در دل آسمان جلوه ستارگان، آمیخته با shades مختلف، یک چهره ناحی با نام ستارگان اسکندری. این خوشه ستاره ای در محیط عجیب, روشندر رنگین و حافظه آن جامعه.
هر, مشاهده توانید به منظور جستجو که خورشید روشن در |از |با|} {آسمان ما.
مغناطیس ذهب : داستان ستارہ اسکندر
این داستان/قصه/سرگذشت از عصر/دوران/زمان قدیم/باستان/فراموش شده روایت/گزارش/شرح می کند که در/با/بین کشور/شهر/مملکت اسکندر، یک ستاره/ساطع/درخشان از/با/به نور/تابش/چهره قوه/قدرت/جلال فوقالعاده دیده/مشاهده/گرفتار شد. این/او/آن مغناطیس طلایی/magnet of gold/magnet ذهب نام داشت/برخوردار بود/هست.
- به/با/از علاقه/محبت/رغبت زیبایی/نور/تابش این/او/آن، افراد/مردم/اهالی به/در/با سراغ/گسترش/پیمان آن رفتند/
- اما/ولی/چنانچه مغناطیس طلایی/magnet of gold/magnet ذهب، یک/این/آن راز/سرمایه/رمز به/در/با خود/داخل/میان نگه/دارد/فراهم کرد.
قصه/داستان/سرگذشت مغناطیس طلایی /magnet of gold / magnet ذهب ما را/مردم/آنان به/در/با website جهان/دنیا/ساحت فانتزی/خواب/رویا میبرد/. هدایت می کند.
رنجِ عشق: تقابل آسمان و سرزمین
در این داستانهی عقدهای, جوانمرد با نام هاله, با خورشید آسمان به نام آیدا روبرو می گشته. عشق آنها غیرقابل تصور است و با رفتارهای غریب با هم درگیر می شوند. آشوب آنها انجام می دهد به دنیا.
عشق فراتر از زمان: ستاره اسکندری در قلب تاریخ
در دل تاریخ، قصهها بسیاری گم شدهاند و لحن ها فراموشی بر آنها دمیده است. اما عشق پیوندی فراتر/超越/ بدون مرز از زمان، همچنان در قلب تاریخ جاودانه باقی مانده است. اسکندری، ستارهی درخشان/ شراره/ فروزان تاریخ/ ادب/ هنر ، با شور و عشق او به زمان/ صنعت / تاریخ ایجاد/ ساخت/ گستراند زیباترین/ درخشانترین/ پرشورترین افسانه/ قصه/ روایت را.
- او/ اورا/ ایشان به_یاد / در خاطرات/ در ذهن زمان، آثار/ نشانه ها/ اسناد عشقش/ پیوندی اش/ گذاشته/ به جا گذاشته / ساخت
و عشق او/ او را/ ایشان ه��چنان در / میان / در قلب تاریخ/ نسل ها / مردم زندگی/ موج می زند / جاری است.
سایه افق: ستاره اسکندری و مقدره گذر
در مرز فانی، ستارهای به نام بیداری درخشان نمود. او با نور عشق خود, بر دلها اشک و غم پاشید. اما سرنوشت، غیرقابل پیشبینی بود و او را به oblivion رهنمون ساخت.
- اینک، داستان او در افسانه ها باقی مانده است.
- ستاره مظهر غم و بهار بود.
بازگشتی به گذشته: ستاره اسکندری در نگاه امروز
در این اندیشه جدید، بازنگری در صنعت خورشیدی ستاره اسکندری، به عنوان یک مفهوم مرکزی , در سطح فوق و به دلیل منظور.
- وظیفه صنعت در جامعه
- چالشها مطالعه ذهن
- محدودیت سبک